جلسه درس اخلاق (1397/04/28)
آیت الله جوادی آملی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سيّما خاتمهم و أفضلهم محمّد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و أهل بیته الأَطیبین الأَنجبین سيّما بقيّة الله فی العالمین بِهم نَتولّيٰ و مِن أعدائِهم نَتبرّءُ اِلی الله».
ایام پربرکت کرامت را به پیشگاه وليّ عصر و جوامع قرآن و عترت و شما بزرگواران به ویژه مهمانان عزیز که از حرم رضوی(علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التّحیة و الثّناء) تشریف آوردند تهنیت عرض میکنیم و از خدای سبحان مسئلت میکنیم همه ما را از این مائده و مأدبه کرامت اهل بیت برخوردار بفرماید!
مستحضرید که قرآن کریم اجر رسالت را محبت اهل بیت قرار داد که فرمود: ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾.[1] قبلاً هم به عرض شما رسید که دوستی اهل بیت(علیهم السلام) اجر رسالت نیست. شما کسی را روی کره زمین میشناسید که علی و اولاد علی را بشناسد و به آنها علاقه پیدا نکند؟! دوستی این خاندان برای هر کسی که اینها را میشناسد مسلّم است. عمده معنا کردن این آیه کریمه است؛ ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾؛ اگر این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه «مودّت» باشد، آن را همه دارند؛ یعنی ممکن هست کسی علی را بشناسد و به او دل نبندد؟! شما ببینید بسیاری از این کلیمیها در صف نذری قمر بنیهاشم صف میبندند! این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه برای «مودّت» نیست. ﴿لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾، این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ اگر مفعول واسطه «مودّت» بود که آن را همگان داشتند؛ این ظرف، ظرف مستقر است نه ظرف لغو. معنای آیه این است: «إلا المودة المستقرة فی القربی»، «هر ظرف که حال صفت یا خبر است» ـ به قول طلبهها ـ «البته مدان لغو که آن مستقر است». وقتی ظرف، ظرف مستقر شد، این مودت به آن استقرار وابسته است؛ یعنی تمام مهر و محبت، وقف دودمان پیغمبر و اولاد پیغمبر است. آن وقت انسان به غیر این ذوات قدسی دل نمیبندد و اگر به چیزی یا کاری یا شخصی دلبسته شد آن در مسیر همین ولایت است. آن اجر رسالت است و این اجر رسالت که محبت قُربی را به همراه دارد، در دنیا و آخرت انسان را حفظ میکند؛ چون هیچ کس در غیر حرم دوستی به جایی نمیرسد. این را بزرگان اهل معرفت بیان نورانی امیر بیان(سلام الله علیه) که فرمود: عبادت سه قسم است: بعضی «خَوْفاً مِنَ النَّارِ»[2] عبادت میکنند، بعضی «شَوْقاً إِلَی الْجَنَّةِ»[3] عبادت میکنند، بعضی «حبّاً».[4] یعنی برخی از ترس جهنم خدا را میپرستند. برخی برای رسیدن به بهشت خدا را میپرستند، بعضی دوست خدا هستند، «حبّاً» عبادت میکنند. بعد فرمود خاندان با محبت خدا را عبادت میکنند. بعد از بیان نورانی حضرت، عدهای اهل معرفت این تثلیث را به این صورت ذکر کردند که «الخائف» اهل هَرَب است، «الرّاجی» اهل طلب است، «المحبّ» اهل طَرَب است؛ یعنی آنکه ترسناک است همیشه لرزان است و فراری، دارد از جهنم فرار میکند. اگر بداند که جهنم به سراغ او نمیآید که او نمیگریزد. آنکه امید بهشت دارد همیشه در طلب است، آن اهل هَرَب و فرار است، این اهل طلب و جَذبه و کوشش است؛ اما آنکه محبّ است، اهل طَرَب است او در نشاط است. ببینید هیچ حالتی برای اهل بیت پیش نمیآمد مگر اینکه اینها «رِضَی اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْت»[5] میگفتند. مگر حادثهای تلختر از جریان گودال قتلگاه هست؟! در همان جا زمزمه وجود مبارک حضرت این بود: «رِضَی اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْت». این راه را آنها به ما آموختند.